شخصیت آقای همساده در مجموعه تلویزیونی کلاه قرمزی را یادتان هست؟! مهمترین ویژگی این شخصیت عجیب این بود که از اتفاقات خوبی که برایش میافتاد ناراحت میشد و برعکس اگر وضعیت خراب بود و بلاهای گوناگون به سرش میامد، میخندید. گویی اگر اوضاع خوب پیش میرفت یک جای کار ایراد داشت. اما اگر بدبختی پشت بدبختی تجربه میکرد همهچیز خوب و طبیعی بود.
چند نفر از ما اینجوری هستیم؟ لااقل بعضی وقتها یا حداقل در وقت سرمایهگذاری. من خودم بارها این را از افراد مختلف شنیدهام که میگویند: سرمایهگذاری به ما نیومده یا ما اگه سود کنیم عجیبه.
یکی از مهمترین دلایل شکست در همه ابعاد زندگی، ترس است و یکی از انواع ترسها، ترس از موفقیت که درنهایت منجر به شکست میشود. این نوع ترس به همان اندازه مخرب است که ترس از شکست. در بازار سهام کسانی که این ترس را به شکل نهادینه در درون خود دارند، از رشد بازار و سود اندک سرمایهشان متعجب میشوند و بلافاصله از ترس اینکه مبادا همین مقدار کم سود را از دست بدهند سهام خوب خود را میفروشند و بهاصطلاح سر سود را میبرند. سپس منتظر میشوند تا بازار خراب شود و خیالشان راحت شود که اوضاع روال طبیعی خود را پیدا کرده.
این نوع ترس، بسیار فاجعهبار و مخرب است. تصویری در ناخودآگاه است که هرگز اجازه نمیدهد ما پولدار شویم و اگر چنانچه برحسب اتفاق! پولی هم به حسابمان واریز شود فوراً آن را تبدیل به زباله میکنیم!
بیاییم با خودمان صادق باشیم. یکبار بنشینیم و با مکاشفه درون خود و تجربیات و پیامدهای گذشته زندگیمان، کشف کنیم که آیا این نوع ترس را داریم یا خیر. فقط شناسایی ترس از موفقیت و آگاهی از وجود آن، گام بسیار مهمی در غیرفعال کردن این چرنوبیل ناخودآگاه خواهد بود.
سود و پول و همه مادیاتی که میتواند آسایش ما را در این دنیا افزایش دهد، حق مسلم ماست و هرگونه ذهنیتی که مانع از دستیابی ما به مواهب مادی باشد، مضر و مطرود است.